در همین ابتدا از نقد و بررسی بازی دث استرندینگ باید بگوییم که اگر شما تا به حال ذره ای از عنوان های ساخته هیدئو کوجیما و سبک بازی سازی او لذت برده اید، قطعا عاشق Death Stranding خواهید شد. برای اطلاع از جدیدترین اخبار و بروزترین رویدادهای دنیای بازی، با Acc2Shop همراه باشید.
نمی توان گفت که محتوای داستان از ارزش کمی برخوردار است اما شما مانند آثار دیگر کوجیما با داستان های فرعی بمباران نمی شوید؛ البته همین موضوع می تواند از زاویه ای دیگر بسیار جذاب باشد و کاملاً بستگی به سلایق گیمر دارد. شما در نقش سم پورتر بریجز (با بازی شخصیت کاریزماتیک سریال The Walking Dead یعنی نورمن ریدس) بازی را بازی می‌کنید. او یک کول‌بر است که محموله ها را در سرتاسر آن چه از ایالات متحده باقی مانده است، به مقصد می رساند. یک تحول ناگهانی ماوراء الطبیعه به نام Death Stranding ان چه از بشریت باقی مانده را به شهر های زیر زمینی رانده است و سطح زمین ، بی حاصل و مملو است از روح هایی به نام BT که روح تان را از شما می گیرند، باران هایی که به هر چه برخورد کنند آن را نابود می کنند و دیگر چیزهای عجیب و غریب سر راه شما سبز می شوند.
ماموریت شما پیمودن نیمه شمالی آمریکا از کرانه شرقی به کرانه غربی است و باید در طی مسیر اجزای پراکنده شبکه Chiral ( وارث معنوی اینترنت ) را به هم متصل کنید. سم نیز یک کول‌بر است که به رساندن محموله در زمان معین معروف است و از همه مهم تر به کمک یک بچه کوچک و عجیب که به سینه اش چسبیده است، می تواند BT هایی که در حالت عادی نامرئی هستند را تشخیص دهد. یکی از شخصیت های بازی اصرار داد که این بچه ها فقط یک نوع ابزار هستند و انسان محسوب نمی شوند اما سم به این نوزاد عجیب وابسته می شود. همچنین سم یک فرد نامیرا است که او را برای انجام این کار تبدیل به بهترین کاندید می کند.
بیشتر زمان شما در بازی دث استرندینگ در مکان های باز سپری می شود و شما به آهستگی از یک مکان به مکان دیگر می روید. این بازی در اصل یک سفر طولانی است اما محیط و چالش های متعددی که بر سر شما قرار می دهد، این ماجراجویی را جذاب و هیجان انگیزتر می کند. منظره های طبیعی با تم جزایر اسکاندیناوی طراحی شده اند و بسیار زیبا و نفس گیر هستند و اتمسفری نفس گیر و مسحور کننده خلق کرده اند. همان طور که مسیر را می پیمایید، آبشار های عظیم، کوهستان های برفی، چشمه های آتش نشانی، رودخانه های خروشان، جنگل های عمیق و دشت های وسیع و سر سبز را مشاهده خواهید کرد که همگی جلوه ای خیره کننده دارند.
ما بازی دث استرندینگ را بر روی یک PC با کارت گرافیک RTX 2080 Super، پردازنده Core i7 – 9700K و ۱۶ گیگا بایت RAM امتحان کردیم و در ۴K/60fps و DLSS 2.0 فعال، به نحوی عالی اجرا شد. به عنوان ویژگی های نسخه PC، یک سری ماموریت های جانبی با تم استودیو Valve وجود دارد که با انجام آن ها ایتم های بازی Half – Life را به دست می آورید. همان طور که انتظار می رود بازی دث استرندینگ بهترین عملکرد را بر روی PC به نمایش می گذارد و اجرای فوق العاده، پشتیبانی از صفحه نمایش Ultra Wide و یک حالت سختی بیشتر دلایلی دیگر برای تجربه این عنوان بر روی PC هستند.
اما جذابیت های بازی فقط محدود به جلوه های بصری نیست. Death Stranding یک شبیه ساز فوق العاده کوه نوردی و طبیعت گردی است و هر قطعه از مسیر سختی که پیش رو دارید یک معما است که باید حل شود. اگر عجله کنید سم ممکن است پایش گیر کند ، تلو تلو بخورد ، تعادلش را از دست بدهد ، به یک رودخانه قدرت مند بیفتد یا از یک سراشیبی تند سقوط کند و در نتیجه محموله یا از دست برود یا آسیب زیادی ببیند. این موضوع باعث می شود که عجله نکنید و قبل از انجام هر حرکتی به خوبی فکر کنید. باید برای طی کردن این مسیر سخت و پر از پستی بلندی برنامه ریزی دقیقی انجام دهید تا محموله های ارزشمندی که روی پشت شما قرار دارند آسیب نبینند. این کار بسیار چالش برانگیز و فرسایشی است اما پاداش نیز بسیار ارزنده است.
بعضی ماموریت ها غیر ممکن به نظر می رسند. در دامنه یک کوه ایستاده اید، برف از سمت قله به سوی شما سرازیر است. محموله شکننده بزرگی بر پشت شما قرار گرفته است و شما به این فکر می کنید که چگونه می خواهید از آن مکان عبور کنید. اما عزم تان را جزم می کنید؛ هر بار یک قدم بر می دارید و با صبر و دقت زیاد نردبان و طناب های کوه نوردی را در حای مناسب قرار می دهید و اینچ به اینچ به مقصد نزدیک می شوید. در طول مسیر گاهی اوقات به سبک بازی Metal Gear Solid نیز عمل خواهید کرد و باید به صورت مخفیانه از میان BT ها عبور کنید و یا با شرایط آب و هوایی سخت مثل کولاک های کشنده دست و پنجه نرم کنید. حتی ممکن است گیر تروریست ها بیفتید و محموله تان را بدزدند و شما باید به صورت مخفیانه به پایگاه شان نفوذ کنید و محموله را به دست آورید. اما پس از همه این سختی ها هنگامی که به مقصد می رسید، حسی فوق العاده به شما دست می دهد.
اگر همه این چیز ها باعث می شوند که شما فکر کنید که بازی نیاز به کار های سخت زیادی دارد، باید بگوییم که درست فکر می کنید. یکی از نکات مورد علاقه طرفداران در بازی دث استرندینگ، به دست آوردن تدریجی گجت ها و ابزار هایی است که کم کم ماموریت ها را برای شما ساده تر می کنند. همان طور که در داستان بازی پیش می روید، ابزار های متنوع و بسیار خوبی را باز می کنید که از آن ها می توان دستکش های قدرتی که صخره نوردی را آسان تر می کنند، نارنجک هایی که BT ها را نابود می کنند و یک اسکلت خارجی که باعث می شود بتوانید محموله بیشتری را حمل کنید، مسیر های سخت تری را بپیمایید و سریع تر بدوید، را نام برد.
شما حتی دسترسی به وسایل نقلیه از جمله یک سه چرخه الکتریکی را نیز پیدا خواهید کرد. البته شما فقط می توانید تعداد محدودی از ابزار ها را در هر بار با خود بردارید و برای انتخاب ابزار هایی که می خواهید در یک سفر دور و دراز به همراه داشته باشید و ابزار هایی که لازم نخواهید داشت، باید یک استراتژی خوب و هوشمندانه داشته باشید.
اما شما هیچ وقت در جهان دث استرندینگ تنها نیستید. مهم ترین تم بازی Death Stranding، ارتباطات است و همین موضوع به خوبی خود را در یک عنوان مولتی پلیر غیر همزمان شگفت انگیز نشان می دهد. همان طور که بازیکنان در جهان بازی گشت و گذار می کنند و طناب ها و نردبان از خود به جا می گذارند، از اشیای کارآمد به نام PCC برای ساخت پل های متحرک بر روی رودخانه استفاده می کنند، ژنراتور های شارژ باتری می سازند، Zipline نصب می کنند و بسیاری کار های دیگر را انجام می دهند، تاثیر این کار ها و یا اشیا در بازی بقیه بازیکنان نیز ظاهر می شود و شما رد پای افرادی دیگری را هر جا که می روید مشاهده خواهید کرد. یکی از نکات جالب بازی این است که بعضی اوقات در کوهستان هستید و قطعه ای طناب می بینید که به شما اجازه می دهد بتوانید از آن بالا بروید و شما می توانید از کار کسی که آن طناب را آن جا گذاشته است با یک نوع XP تقدیر کنید!
نفوذ و استفاده از مخفی کاری شاکله سری بازی های Metal Gear Solid است و خالق این سری یعنی هیدئو کوجیما در بازی دث استرندینگ نیز از این عناصر و المان ها استفاده کرده است. شما در بازی و با جلو رفتن در داستان هم اسلحه های مرگ بار و هم غیر مرگ بار را به دست خواهید آورد اما نکته شگفت انگیز آن جا است که به جز چند قسمت از پیش تعیین شده، شما هیچ وقت مجبور به استفاده از اسلحه نمی شوید. همیشه راه های متنوعی برای رو در رو شدن با BT ها و تروریست ها وجود دارد و هیچ لزومی برای استفاده از اسلحه نیست. نحوه حرکت شخصیت و شلیک اسلحه ها نیز بسیار شبیه به سری Metal Gear solid است. اما در غیر این صورت بازی دث استرندینگ یک عنوان کاملاً متفاوت است که به شما اجازه دوری از خشونت را نیز می دهد.
نقطه ضعف داستان دث استرندینگ Death Stranding
متاسفانه همان طور که در ابتدا اشاره کردیم، داستان بازی دث استرندینگ چندان چیزی برای ارائه ندارد. ماموریت های سم برای بهبود بخشیدن دوباره به یک تمدن جالب است اما جزئیات جذاب تر داستان به شیوه هایی خسته کننده به ما گفته می شوند. این جزئیات از طریق قطعه های سینمایی طولانی و خسته کننده، ایمیل های پر از کلمه یا گفت و گو های رادیویی به ما منتقل می شود. افسانه شناسی و اسطوره شناسی در بازی نیز مخلوطی از نام های بی سر و ته است و نکته چندان جالبی ندارد.
همان طور که گفتیم نقش سم بریجز را نورمن ریدس، بازیگر محبوب سریال The Walking Dead، ایفا می کند. البته با دیگر شخصیت های بازی با این که بسیار واقعی و خوب طراحی شده اند نمی توان آن چنان ارتباط برقرار کرد اما باز هم حضور سلبریتی های معروف در این بازی خالی از لطف نیست. مدز میکلسن، نامزد دریافت اسکار 2021 برای بهترین بازیگر ، نقش یک شخصیت منفی اصلی کاریزماتیک داستان را دارد. بازیگر زیبای فرانسوی، لیا سدو، به عنوان یکی دیگر از باررسان ها در بازی حضور دارد. بازیگر فیلم Once Upon Time in a Hollywood، مارگارت کووالی نیز در بازی حضور فعال دارد.
خوشبختانه بیشتر گیم پلی بازی در محیط بیرون و رساندن محموله ها و مبارزه با عناصر طبیعت سپری می شود اما قطاری بی انتها از سکانس ها و قطعه های سینمایی همان طور که به پایان نزدیک می شود، می تواند هر کسی را خسته کند و حتی طرفداران دو آتشه کوجیما نیز شاید طاقت شان به سر بیاید. البته لازم به ذکر است که بسیاری از Set piece ها و لحظات سینمایی بسیار هیجان انگیز و به یاد ماندنی هستند و استفاده مداوم از موسیقی پست راک ساخته رایان کارازیا نیز به خوبی به دل می نشیند. این قطعات موسیقی گیرا بیشتر هنگام پایان یک سفر طولانی پخش می شوند و دوربین کمی به عقب می آید تا نمای باز تری از منظره ببینیم و لحظه ای با جلوه های بصری و صوتی جادویی خلق می شود. حتی هنگامی که داستان شما را نا امید کند، جلوه های بصری دث استرندینگ باعث می شود نتوانید از آن چشم بردارید.
همان طور که گفتیم سکانس های سینمایی طولانی می توانند شامل لحظات بسیار زیبایی نیز باشند. همین موضوع باعث شده است که در دنیای بازی های ویدئویی ما کمتر تجربه چنین بازی هایی مثل Death Stranding با نماهای خیره کننده باشیم. طراحی فنی بازی نیز به رهبری همکار قدیمی کوجیما، یوجی شینکاوا، صورت گرفته است و مانند همیشه قابل تحسین است. ابزار و وسایل سم، وسیله های نقلیه و سازه ها همگی از طراحی و جزئیات بی نظیر و متمایز برخوردار هستند. هنگامی که این بازی را در یک سیستم قدرتمند و نمایشگر ۴K اجرا کنید، به راستی Death Stranding چشم نواز است.