داستان بازی Horizon Zero Dawn چند قرن را دربر میگیرد که به لطف اطلاعاتی که در مسیر بازی در اختیار بازیبازان قرار میگیرد، میتوان از رویدادهای مختلف در جهان بازی و تاریخ آنها به خوبی آگاه شد. به علاوه DLC که با نام Frozen Wild برای دارندگان بازی هورایزن زیرو داون منتشر شد محتوای زیادی را به دنیای این عنوان اضافه کرد. از میان آنها میتوان به مذهب، سیستمهای فرهنگی و درگیری سیاسی که میان گروههای مختلف رخ میدهد.
اتفاقات بسیاری در دنیای بازی Horizon Zero Dawn جریان دارد و باخبر شدن از تمام جزییات آنها میتواند باعث سردرگمی شود. باید گفت که در مسیر داستان اصلی بازی، بازیکنان اطلاعات مورد نیاز برای آغاز داستان بازی Horizon Forbidden West را به دست میآورند. هرچند که الزامی برای دانستن این جزییات وجود ندارد اما دانستن بعضی از این رویدادها میتواند کمک بسیار بزرگی جهت بهتر درک کردن داستان بازی هورایزن زیرو داون باشد.
اتفاقات پیش از شروع داستان بازی (Horizon Zero Dawn)
در اواسط قرن ۲۱ تد فارو (Ted Faro) دلیل اصلی وقوع اتفاقاتی شد که در نهایت به نابودی نسل بشر ختم شدند. فارو بنیانگذار و مدیر کل شرکت Automated System بود که به دلیل پیشرفت چشمگیر در ساخت رباتها و هوش مصنوعی شهرت بسیاری داشتند. یکی از دستاوردهای بزرگ این شرکت ساخت رباتهای مبارز کاملا مجهزی بود که محافظین صلح نام داشتند. فارو شخصا مراحل تولید این رباتها را نظارت میکرد و در نهایت آنها را به شکلی طراحی کرد که رفتاری مانند گروهی از حشرات را داشته باشند.
فارو به خاطر غرور و اطمینانی که از کار خود داشت هیچ راهی برای از کار انداختن رباتها ارائه نکرد و تقریبا آنها را توقف ناپذیر خلق کرد. این رباتها به دستههای گوناگونی تقسیم میشدند و همگی از مواد زیستی به عنوان سوخت استفاده میکردند. برای مثال دسته هوروس، تایتانهای بسیار عظیمی بودند که قابلیت ساخت و تکثیر نسخههای کوچکتری از خود را داشتند یا yjey که سیستم حفاظتی آن به حدی نیرومند بود که نفوذ به آن سالها زمان میبرد. علاوه بر این موارد، فارو هر راهی که میتوانست رباتها را غیر فعال کند ازبین برد.
سال ۲۰۶۴ یک اشکال در سیستم گروهی از رباتها باعث شد تا داستان بازی Horizon Zero Dawn (هورایزن زیرو داون) رقم بخورد. این گروه دیگر توانایی پاسخ گویی و پیروی از دستورات را نداشت. فارو غرق در وحشت، با مهندس زیستی شرکت و همکار سابق خود دکتر الیزابت سوبک (Elisobet Sobeck) تماس گرفت تا راهحلی برای این موضوع پیدا کند. یک روز بعد دکتر الیزابت به فارو اطلاع داد که این گروه نه تنها از دستورات پیروی نمیکنند، بلکه به میل خود رفتار میکنند و مستقل هستند. این گروه از قبل شروع به تکثیر کرده بود و سوبک از این موضوع آگاه بود که تنها در ۱۵ ماه تمام مواد آلی زمین را مصرف میکنند و به هیچ عنوان قابل کنترل نیستند.
این دسته در میان مردم به نام طاعون فارو شناخته شد. هرچند که هیچ راهی برای متوقف کردن روند نابودی موجود نبود، اما سوبک ایدهای در ذهن داشت که یک هوش مصنوعی به نام گایا (Gaia) طراحی کند که وظیفه داشت حیات انسانها را دوباره به زمین برگرداند.
در این راه دو هوش مصنوعی دیگر با نام آپولو (Apollo) و هیدیس (Hades)، گایا را همراهی میکردند که در داستان بازی هورایزن زیرو داون بارها به آنها اشاره شد. آپولو وظیفه داشت اطلاعات درباره گذشته و اتفاقاتی که برای نسل بشر رقم خورد را در اختیار انسانها بگذارد. در صورت بروز هر گونه مشکل برای این پروژه که Zero Dawn نام داشت، هیدیس وظیفه داشت که تمام مراحل را از اول آغاز کند. مدت کوتاهی از اتمام پروژه Zero Dawn، ناپدید شدن حیات کره زمین آغاز شد. با ازبین رفتن گونههای جانوری و گیاهان، دیگر اکسیژنی در اتمسفر زمین موجود نبود و در مدت کوتاهی تمام جانداران زمین ناپدید شدند. در این میان تنها راه بقا، اقامت داشتن در یک تاسیسات مهروموم شده بود.
دکتر سوبک، فارو و اعضای ارشد پروژه گایا را در تاسیسات مخفی نگه داشتند. در اینحال یکی از قفلهای تاسیسات گایا شکست که در نتیجه آن سیگنالهای گایا برای طاعون فارو مشخص میشد. این امر میتوانست به نابودی پروژه و نسل بشر منتهی شود. آنها میتوانستند این دریچه را فقط به صورت دستی ببندند و مشکل آنجا بود که راه بازگشتی وجود نداشت. دکتر سوبک که یکی از قهرمانان بزرگ داستان بازی Horizon به شمار میآید دریچه را بست و نسل بشر را از انقراض نجات داد؛ هر چند که برای این کار مجبور شد جان خود را فدا کند.
احساس گناه به خاطر اشتباهاتی که فارو مرتکب شد، در نهایت باعث دیوانگی او شد. فارو باور داشت که علم و اطلاعات موجود در آپولو باعث انحطاط نسل آینده انسانها شد و بشر دوباره به همین سرنوشت دچار میشود. در نتیجه فارو تمام اطلاعات موجود از انسانها و دانشی که تا آن زمان به دست آمد را از حافظههای آپولو به کلی پاک کرد. طی یک جلسه با اعضای ارشد پروژه گایا که فارو به صورت هولوگرام در آن حضور داشت، تمام افراد را از عمل خود آگاه کرد. اعضای ارشد پس از اینکه حرفهای فارو را شنیدند، او را سرزنش کردند. در نتیجه فارو که وضعیت روانی مسائدی نداشت، با تخلیه اکسیژن از اتاق جلسه باعث خفگی تمام افراد ارشد شد. احتمالا فارو نیز در همان تاسیسات به خاطر کهولت سن جان خود را از دست داد.
در داستان بازی Horizon، در سال ۲۰۶۸ حیات کره زمین، حتی جانداران دریایی به کل نابود شد. بعد از نابودی تمام جانداران و از بین رفتن تمام منابع زیستی، طاعون فارو خاموش شد. در این مدت گایا در تلاش بود که راهی برای نفوذ به سیستم رباتها پیدا کند. نهایتا در قرن ۲۳ گایا موفق شد که به سیستم نفوذ کند و طاعون فارو را برای همیشه غیر فعال کند. در نتیجه ازبین رفتن طاعون فارو و احیا شدن دوباره زمین، پروژه گایا در قرن ۲۴ راه اندازی شد و زندگی دوباره به کره زمین بازگشت.
داستان بازی Horizon Zero Dawn

داستان بازی Horizon Zero Dawn از آنجایی آغاز میشود که در پاییز سال ۳۰۲۰ سیگنالی از یک منبع ناشناخته باعث شد که گایا کنترل خود را روی زیر دستان خود از دست بدهد. بعد از این اتفاق هیدیس مستقل شد و میتوانست طبق خواسته خود حیات را برای همیشه از زمین محو کند. گایا به تنهایی قادر به شکست هیدیس نبود به همین دلیل تصمیم میگیرد که تمام تاسیسات گایا را منفجر کند تا بتواند از اقدامات هیدیس جلوگیری کند. اما هیدیس در آخرین لحظات، خود را در هسته یک تایتان هوروس منتقل کرد و از انفجار نجات پیدا کرد.
پس از از اینکه گایا نابود شد، هیدیس میتوانست برای نابود سازی حیات زمین وارد عمل شود. اما مسئله این بود که او در تایتانی غیر فعال بی حرکت بود و به کمک نیاز داشت. او به این امید که کسی به کمکش بیاید سیگنالی را ارسال کرد و در نهایت یک فرد سرگردان به نام سایلن (Sylen) سیگنال را شناسایی کرد و نزد هیدیس رفت.
داستان بازی هورایزن زیرو داون اینگونه ادامه پیدا میکند که این دو، در ازای تبادل اطلاعات دنیای قدیم و جدید شروع به همکاری میکنند. در همان زمانی که سایلن اطلاعاتی درباره نیاکان انسانها کسب میکرد هیدیس از جنگ داخلی میان دو حزب قدرتمند Carja و Shadow Carja با خبر شد. سایلن رهبر حزب افراطی Chadow Carja را به هیدیس معرفی کرد. هیدیس خود را به عنوان یکی از خدایان مدفون شده معرفی کرد و با گذشت زمان فرقه را به مذهب Eclipse تغییر داد. بعد از این ماجرا حضور سایلن برای هیدیس بیفایده بود بنابراین هیدیس دستور قتل او را داد که موفقیت آمیز نبود.
یکسال بعد، دختری نوازد که رو به روی All Mother قرار داشت، توسط بزرگان قبیله نورا پیدا شد. یکی از رئسای قبیله که تیرسا نام داشت این دختر را به عنوان محبت الهی و هدیهای از جانب خدا دانست. درحالی که دیگر بزرگان قبیله اعتقاد داشتند که او یک نفرین از طرف خدایان است و باید بمیرد. چون این نوزاد مادری نداشت، اعضای قبیله باور داشتند که یک شیطان فلزی او را در کوه مقدس قرار داده است. در نهایت بزرگان قبیله تصمیم گرفتند که اجازه زندگی کردن را به او بدهند اما طبق قوانین قبیله نورا، دخترک را تبعید کردند و توسط یک فرد تبعیدی دیگر به نام روست (Rost) بزرگ شد. روست اسم بچه را Aloy گذاشت و زندگی خود را وقف تربیت او کرد.
شش سال بعد Aloy در حالی که مشغول بازی و چیدن توت بود، توسط گروهی از کودکان نورا مورد آزار قرار گرفت. Aloy که به شدت از این موضوع عصبانی بود شروع به دویدن و فرار کردن کرد که درون یک چاه سقوط کرد. این چاه یکی از خرابههای باقی مانده از انسانهای گذشته بود. Aloy بعد از کنترل خشم خود، شیئی کمان مانند را پیدا کرد که Focus نام داشت. این وسیله میتوانست اطلاعات را مقابل چشمان فردی که از آن استفاده میکند قرار دهد. Aloy از این وسیله برای پیدا کردن راه خروج از خرابه و بازگشتن نزد روست استفاده کرد.
در ادامه داستان بازی هورایزن زیرو داون و با گذشت زمان سوالاتی برای Aloy به وجود میآید. اینکه چرا اعضای قبیله او را تبعید کردند و چه سرنوشتی برای مادر او رقم خورد. Rost به او پاسخ داد که بهترین راه برای فهمیدن جواب این سوالها پیروزی در مراسم Proving است. Proving یک رسم قدیمی در قبیله نورا است. کسانی که در آن شرکت کنند و موفق شوند آن را کامل کنند به عنوان افرادی دلیر در قبیله شناخته میشوند. البته کسانی که در آن پیروز میشوند جایزهای از سوی بزرگان قبیله نیز دریافت میکنند. Rost تصمیم میگیرد که Aloy را به یک شکارچی ماهر تبدیل کند تا شاید در صورت پیروزی در این رویداد، بتواند پاسخی برای سوالهای خود پیدا کند.

پس از مدتی، زمان برگزاری مراسم Proving و حضور Aloy در این رویداد فرا رسید. دیگر جوانان قبیله نورا، با تقلب سعی داشتند که مانع Aloy در کامل کردن مراحل این رویداد شوند. سرانجام Aloy موفق شد که به تمام رقیبان خود غلبه کند و در این مسابقه پیروز شود. اما قبل از اینکه او به صورت رسمی به عنوان برنده اعلام شود، گروه مرموزی به سرکت کنندگان حمله کردند و تمام آنها را به قتل رساندند. در این حال Aloy توانست با حفظ خونسردی خود در مبارزه جان سالم بهدر ببرد و مهاجمان را از پا درآورد. بعد از مغلوب کردن و بررسی آنها متوجه شد که تمام اعضای گروه مهاجم از Focus استفاده میکردند. قبل از اینکه Aloy از اصل ماجرا باخبر شود، توسط رئیس آنها که هلیس (Helis) نام داشت مورد حمله قرار گرفت و دیگر قادر به حرکت نبود.
خوشبختانه Rost از راه میرسد و Aloy را از مرگ نجات میدهد. متاسفانه در این لحظه شاهد مرگ یکی از شخصیتهای مثبت داستان بازی هورایزن زیرو هستیم. Rost با ضربه چاقو به شدت زخمی شد، هلیس در کنار بدن نیمه جان آنها مواد منفجره قرار میدهد و هر دو را در همان حال رها میکند. روست خود را به سختی به Aloy نیمه هوشیار میرساند. وی با آخرین کلمات خود به Aloy میگوید زنده بمان، سپس او را از لبه کوه هول میدهد. Aloy هنگام سقوط از کوه، شاهد مرگ Rost در انفجار بود.

Aloy در کوههای مقدس به هوش آمد و دریافت که در این مدت، تیرسا از او مراقبت کرد. تیرسا از علاقه زیاد Aloy برای آگاه شدن از گذشته خود باخبر بود و به همین دلیل او را به سمت All Mother، درست همانجایی که پیدا شد هدایت کرد. در همین حال، Focus با All Mother ارتباط برقرار کرد. در واقع این مجسمه راه ورودی به یکی از تاسیسات قدیمی بود که به خاطر فساد زمین و ماشینها قابل باز شدن نبود. مهمتر از هرچیزی این بود که Aloy در آن مکان چهره فردی را مشاهده کرد که بسیار شبیه به او بود.
Aloy که برای بازگشایی در تاسیسات و آگاه شدن از هویت آن چهره بسیار مصمم بود، به عنوان Seeker شناخته شد که میتواند آزادانه به سفر کردن بپردازد. مدت کوتاهی بعد از ترک زمینهای قبیله نورا برای اولین بار، او با رباتهایی روبه رو شد که ظاهری جدید داشتند. این رباتها رفتاری بسیار تهاجمی از خود نشان میدادند همچنین شکست آنها بسیار دشوار بود.
اولین هدف Aloy پیدا کردن مردی بود که شب قبل از رویداد Proving با او ملاقات کرد و از Focus استفاده میکرد. Aloy به یاد آورد که آن فرد توسط Erend همراهی میشد که یکی از رهبران Meridian بود. Aloy بعد از عبور از مناطق جذاب و خیره کننده، سرانجام موفق شد که ارند را پیدا کند و متوجه شد که فردی که به دنبال او میگشت Olin نام دارد. پس از بررسی خانه Olin مشخص شد که او با گروه مهاجمی که در ابتدای داستان بازی هورایزن زیرو داون به آنها اشاره کردیم همکاری میکند.
پس از این ماجرا Aloy تصمیم میگیرد تا Olin را تعقیب کند و در نهایت، این تعقیب به مکان حفاری ختم میشود. گروهی مهاجم در این مکان، قصد دارند رباتهای قدیم را پیدا کنندو آنها را بار دیگر راه اندازی کنند. این افراد در میان مردم به نام مفسدین یا Corrupters شناخته میشوند. در همین زمان صدای اسرار آمیزی که به Aloy میگوید که چه کاری را انجام دهد. به همین سبب Focus تمامی اعضای مهاجمان از کار میافتد و Aloy موفق میشود که آنها را شکست دهد و در آخر تنها او و Olin باقی میمانند.

Olin میگوید که مهاجمان از افراد فرقه Eclipse بودند و اعضای این فرقه برای موجودی به نام Hades کار میکنند. در حقیقت Olin برای نجات جان خانوادهاش که توسط اعضای این فرقه ربوده شدند مجبور به همکاری شده است. همچنین در مراسم Proving مهاجمان از طریق Focus او منطقه را زیر نظر داشتند تا در بهترین فرصت به شرکت کنندگان حمله کنند.
زمانی که Eclipse از حضوز Aloy در رویداد Porving باخبر شدند، هیدیس او را به عنوان هدف اصلی حمله انتخاب میکند. به خاطر اینکه هلیس شاهد انفجار نبود، همه باور داشتند که Aloy در انفجار کشته شده است. سپس از Olin درباره زنی که عکسش را دید و شباهت بسیاری به او داشت سوال کرد. Olin به خاطر داشت که عکس آن زن را در مکانی به نام Makers End دیده است. Aloy راه خود را به سمت مکان مورد نظر ادامه داد که در این مسیر با گروهی دیگر از Eclips که رباتهای خراب را کنترل میکردند مبارزه کرد. به همین خاطر هیدیس متوجه شد که Aloy هنوز زنده است.
نهایتا Aloy موفق میشود به داخل Makers End راهی پیدا کند. وی از این موضوع آگاه میشود که این مکان در واقع مقر اصلی Faro Automated solation است. همچنین از هویت زن حاضر در عکس باخبر میشود. آن زن، الیزابت سوبک بود که در ابتدای داستان بازی Horizon به آن اشاره کردیم. او وظیفه طراحی پروژه Zero Dawn را بر عهده داشت. قبل از ترک کردن این مکان، صدای مرموز هویت خود را آشکار میکند و به او میگوید که نامش Sylen است. او Aloy را به سمت مکانی به نام Grave hoard و در نهایت تاسیسات پروژه Zero Dawn هدابت میکند که در زیر پایتخت Shadow Carja یعنی Sunfall قرار دارد. هرچند Aloy کاملا به Sylen اعتماد نداشت، اما حرفهای او را پذیرفت و به مکانهای مورد نظر رفت.
در Grave Hoard از چیزی به نام پروژه پیروزی پایدار باخبر شد که در تاسیسات Zero Dawn اطلاعات بیشتری از آن کسب کرد. در واقع این پروژه یک سلاح بسیار نیرومند بود که به عنوان راهی برای مقابله با طاuون فارو به مردم معرفی شد. اما هدف اصلی این پروژه تنها این بود که برای تکمیل پروژه Zero Dawn زمان کافی بخرد. Aloy در ادامه داستان بازی Horizon، به تئاتر هولوگرامی وارد میشود که تمام مراحل Zero Dawn و نقش گایا و زیر دستانش را توضیح میدهد. او هنوز از رابطه خود با الیزابت سوبک اطلاعی ندارد. به همین دلیل دفتر کار دکتر سوبک را کاملا بررسی میکند و کپیهایی از اسناد اصلی پیدا میکند که به کمک آنها قادر است کوه مقدس را باز کند. قبل از از اینکه Aloy بتواند از این مکان خارج شود، توسط Helis مورد حمله قرار گرفت و هوشیاری خود را از دست داد.
Aloy درون قفسی در یک میدان بزرگ به نام Sun Ring به هوش آمد. Helis برای تمسخر او دستگاه Focus که مطعلق به Aloy بود نابود کرد و او را بدون سلاح در مقابل Behemoth قرار داد. Aloy از پیکر بزرگ او استفاده کرد تا تعدادی از ستونها را ازبین ببرد و بعد از بدست آوردن بهترین سلاحهای خود، ربات را ازبین ببرد. Helis برای نابود کردن قهرمان داستان بازی Horizon دو ربات دیگر را به میدان فرستاد.
پیش از اینکه درگیری میان آنها آغاز شود، Sylen در حالی که سوار بر یک Strider بود وارد میدان Sun Ring میشود و به همراه Aloy از چنگ Helis میگریزد. او به Aloy یک Focus جدید میدهد که تمام اطلاعات موجود در دستگاه قبلی به ویژه اسناد اصلی در آن ذخیره شده بود. Aloy به کوه مقدس بازگشت و موفق شد که در تاسیساتی به نام Eleuthia 9 را بازکند. این تاسیسات همان مکانی بود که انسانها در آن پرورش یافتند و زمانی که دیگر غذایی برای خوردن باقی نماند به طبیعت فرستاده شدند.
Aloy در ادامه داستان بازی Horizon موفق میشود که آخرین پیام صوتی قدیمی گایا را پیدا کند. گایا در این پیام گفت با استفاده از Master Override که در تاسیسات اصلی گایا قرار دارد، میتوان هیدیس را نابود کرد. از همه مهمتر این بود که گایا ارتباط Aloy با سوبک را فاش کرد. هر چند که او امیدوار بود سوبک مادرش باشد. اما در حقیقت Aloy یک شبیهساز از دکتر سوبک بود که زمان خودمختاری هیدیس به وجود آمد تا شاید هوش و نبوغ سوبک بتواند در مقابل هیدیس ایستادگی کند.

Aloy تمام تمرکز خود را به کار گرفت تا Master Override را راه اندازی کند. او مسیر خود را در یخبندان و کوههای سرد ادامه داد تا در نهایت به ورودی تاسیسات رسید. اینجا همان مکانی بود که Aloy از سرنوشت دکتر سوبک، فارو و اعضای ارشد آگاه شد. بعد از اینکه Aloy موفق شد تا Master Override را به دست آورد، تاسیسات گایا را ترک کرد. او کاملا مصمم بود که اجازه ندهد تمام تلاشها و فداکاریهایی که سوبک و اعضای ارشد برای حفظ نسل بشر انجام دادند بینتیجه بماند.
Aloy به سمت کارگاه Sylen میرود، جایی که در آن Master Overrid را بازسازی میکنند. قبل از ساخت سلاح نهایی، Sylen در ارتباط با ملاقات با هیدیس و همچنین در ارتباط با همکاری آنها با یکدیگر، حقیقت را به Aloy میگوید. با این حال از Aloy میخواهد که در برج اطلاعات Spire با هیدیس رو در رو شود. اینجا جایی است که هیدیس قصد دارد در آن سیگنالهای فعال سازی طاعون فارو را پخش کند. همچنین این منطقه همان مکانی است که نبرد نهایی داستان بازی Horizon Zero Dawn در آن رخ میدهد.
Aloy و متحدانش در مکانی نزدیک به برج Spire همدیگر را ملاقات کردند و آماده رویارویی با ارتش Eclipse شدند. با کمک یکدیگر موفق شدند که Helis و ارتش Eclipse را شکست دهند. در همین هنگام Aloy هسته ربات هوروس را بیرون آورد، موفق شد که هیدیس را متوقف کند و طاعون فارو همچنان خاموش باقی بماند.

زمانی که همه این پیروزی را جشن میگرفتند، Aloy تصمیم میگیرد که به سمت خانه الیزابت سوبک در مکانی که قبلا نوادا نام داشت حرکت کند. وقتی که به مقصد رسید، بدن الیزابت سوبک را در مثلثی از گل دید. او به آرامی کلاه سوبک را نوازش کرد و یک هولوگرام از صورت او مشخص شد. Aloy در حال که گردنبند یادگاری او را در دست گرفت، در سکوت مطلق کنار او نشست.
پایان بازی
بعد از نمایش تیتراژ پایانی بازی Horizon Zero Dawn، گروهی از لاشخورها هستهای را بررسی میکنند که زمانی خانه هیدیس بود. در همان لحظه هیدیس در آسمان به پرواز درمیآید. بعد از آن مشخص شد که هیدیس توسط Sylen احضار و توسط او در یک محفظه زندانی شده است. Sylen در حالی که به سمت پیکر بیجان یک تایتان هوروس میرود، با لحنی شیطانی به هیدیس میگوید که هنوز حرفهای زیادی برای گفتگو وجود دارد.

بعد از پایان محتوای الحافی Frozen Wild، یکی دیگر از زیر دستان گایا که Hephaestus نام دارد را مشاهده میکنیم. او در حال ساخت ارتشی از رباتهای بسیار خطرناک است که هدف اصلی آنها کشتن انسانها است. این صحنهها به روشنی گویای نبردهای بسیار بزرگ و احتمالا انقراض نسل بشر در آینده است. اکنون که با داستان بازی هورایزن زیرو داون آشنا شدید، با درک کاملی از اتفاقات جهان این عنوان، آماده هستید تا بازی Horizon Forbidden West را تجربه کنید.
